• فهرست مقالات مبانی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی و نقد مبانی، اصول و روش‌های انسان‌شناختی تربیت اخلاقی شخص‌گرا
        ادریس اسلامی
        هدف این مقاله، بررسی و نقد اصول و روش‌های انسان‌شناختی تربیت اخلاقی شخص گراست. برای نیل به این هدف، از دو روش قیاس عملی و نقد درونی استفاده شده است؛ با بهره گیری از روش نخست، اصول و روش های انسان‌شناختی تربیت اخلاقی شخص گرا و با تکیه ‌بر روش دوم، چالش های جدی مبانی انسا چکیده کامل
        هدف این مقاله، بررسی و نقد اصول و روش‌های انسان‌شناختی تربیت اخلاقی شخص گراست. برای نیل به این هدف، از دو روش قیاس عملی و نقد درونی استفاده شده است؛ با بهره گیری از روش نخست، اصول و روش های انسان‌شناختی تربیت اخلاقی شخص گرا و با تکیه ‌بر روش دوم، چالش های جدی مبانی انسان شناختی شخص گرایی و اصول و روش های تربیت اخلاقی مبتنی بر آن کشف و معرفی می شوند. یافته‌ها حاکی از آن است که براساس مبانی انسان‌شناختی شخص گرایی می‌توان به اصول تربیت اخلاقی؛ مانند انجام فعالیت اخلاقی، ترغیب به تصمیم گیری، تشکیل اجتماع و پرورش تشخص و روش های تربیت اخلاقی؛ همچون فراهم‌آوردن فرصت برای انجام عمل اخلاقی خیر، خَلق موقعیت انتخاب و زمینه سازی برای ارزشیابی آن، اقدام خودانگیخته به مشارکت در اجتماع‌های زندگی و عمل و شخصی‌کردن آموزش دست‌ یافت. علاوه بر این، ناسازواری درونی در مفهوم آزادی، آرمان گرایی و ناسازگاری با شرایط دنیای معاصر در مفهوم اجتماع، تأکید صرف بر نقش انسان در شکل گیری فضائل اخلاقی، خصوصی گرایی افراطی و کم‌توجهی به الگو، چالش های جدی این رویکرد تربیت اخلاقی به شمار می آیند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تبیین مبانی نظریۀ متامدرن و دلالت‌های آن در تعریف عناصر برنامه‌درسی
        مصطفی  زبان دان عین الله عابدی مصطفی  قادری
        هدف این پژوهش معرفی برنامه‌درسی متامدرن و توانمندسازی معلمان برای فراتر رفتن از گرفتاری‌ها و عوارض جانبی برنامه‌های درسی مدرن و پست‌مدرن است. به همین منظور جهت پاسخ‌گویی به سؤالات از رویکرد چند روشی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهوم از نوع تفسیر مفهوم و استنتاجی از نوع پ چکیده کامل
        هدف این پژوهش معرفی برنامه‌درسی متامدرن و توانمندسازی معلمان برای فراتر رفتن از گرفتاری‌ها و عوارض جانبی برنامه‌های درسی مدرن و پست‌مدرن است. به همین منظور جهت پاسخ‌گویی به سؤالات از رویکرد چند روشی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهوم از نوع تفسیر مفهوم و استنتاجی از نوع پیش‌رونده استفاده شده است. در بخش یافته‌های این پژوهش علاوه بر آشکار کردن بحران‌های موجود در برنامه‌درسی مدرن و پست‌مدرن به تبیین الگوی برنامه‌درسی متامدرن و ارائه عناصر برنامه‌درسی متامدرن پرداخته شده است؛ به گونه‌ای که به واسطه این برنامه‌درسی، جامعه معلمان و دانش‌آموزان، بازتاب یادگیری در اندیشه‌ها و اقدامات در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و نهادی را مدنظر قرار می‌دهند و فرصت‌های متمایز برای افراد دارای مهارت ذهنی و افراد دارای مشکلات یادگیری فراهم می‌شود. نتیجه این پژوهش، ارائه مبانی سه‌گانه برای تدوین برنامه‌درسی متامدرن است که شامل این موارد می‌شود: 1. برنامه‌درسی مدرن و پست‌مدرن به مثابه تجارب تاریخی مؤثر 2. برنامه‌درسی متامدرن به مثابه رویکرد مراقبتی 3. برنامه‌درسی متامدرن به مثابه امید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تبیین رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نقد آن با تأکید بر آموزه‌های اسلامی
        معصومه کیانی
        برای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفه‌های رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پس‌رونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان می‌پردازد. در بخش دوم نیز با استفاده چکیده کامل
        برای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفه‌های رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پس‌رونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان می‌پردازد. در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوش‌گری فلسفی انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی به نقد رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان اقدام می‌شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفه‌های رویکرد معنوی خود به تربیت کودک اقدام می‌شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفه‌های رویکرد معنوی خود به تربیت کودکان به مواردی از قبیل؛ توجه بر پرورش کلیت کودک، تقویت بُعد هنری او، پرورش ادراک معنوی وی، تأکید بر معناسازی و معنایابی در فرآیند یاددهی-یادگیری و آزادی متربی تمرکز دارد. این مؤلفه‌ها و ویژگی‌ها بر مبانی فلسفی و نظری مانند؛ وجود جهان معنوی فراتر از جهان مادی، وجود موجودات معنوی گوناگون، یکپارچگی عالم هستی به لحاظ معنوی، نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی، اعتقاد به تناسخ‌های مکرر انسان، تأکید بر حواس، عقل، الهام و شهود به عنوان منابع شناخت و تفکر شهودی، به عنوان تفکر خالص و ناب، تعامل بین عین و ذهن در نیل به معرفت و نیز تطابق «من» انسانی با «مسیح» به عنوان غایت زندگی بشر استوار است. همچنین، در نقد (بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌ها) رویکرد معنوی والدورف براساس دیدگاه اسلامی روشن شد که دیدگاه مذکور به دلایلی نظیر تفاوت دیدگاه درباره امر متعالی، و اعتقاد به تناسخ، با دیدگاه اسلامی سازگاری ندارد. در عین‌ حال، برخی دلالت‌های تربیتی رویکرد مذکور نظیر نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی و تکریم او، توجه به پرورش کلیت وجود کودک و به ویژه بُعد روحانی او، تأکید بر تربیت هنری و نیز تربیت مبتنی بر مراحل رشد کودک با دیدگاه اسلامی سازگار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - معرفی کتاب: بررسی انتقادی ساختار - محتوا در کتاب «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت‌اسلامی»
        محمود هدایت افزا حسن حاجی زاده اناری
        در دانشگاه فرهنگیان، آموزش دروسی تحت عنوان «واحدهای علوم تربیتی» برای همۀ گروه¬های آموزشی، الزامی است. مهم¬ترین این واحدها، درس «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت» است. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1400 کتابی با عنوان فلسفۀ تعلیم¬وتربیت اسلامی، برای آموزش در دانشگاه فرهنگیان منتشر ک چکیده کامل
        در دانشگاه فرهنگیان، آموزش دروسی تحت عنوان «واحدهای علوم تربیتی» برای همۀ گروه¬های آموزشی، الزامی است. مهم¬ترین این واحدها، درس «فلسفۀ تعلیم‌وتربیت» است. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1400 کتابی با عنوان فلسفۀ تعلیم¬وتربیت اسلامی، برای آموزش در دانشگاه فرهنگیان منتشر کرد. گرچه عناوین فصول کتاب، در مجموع هدف مزبور را تأمین کرده، امّا متن اصلی آن به لحاظ برخی الگوهای روشی و محتواهای غیر فلسفی، قابل نقّادی است. نوشتار پیش‌رو، با روش تحلیل مفاهیم، تأکید بر موضوع و روش درس و توجّه به واقعیات عینی جامعه، عهده¬دار ارزیابی ساختار اثر مزبور و اشکالات محتوایی مترتب بر آن است. ورود نامناسب مؤلّفان به موضوع درس، بی¬اعتنایی به سیر تاریخ تکوّن فلسفه¬های مضاف، عدم دقّت لازم در طرح آرای متفکّران غربی دربارۀ فلسفۀ آموزش¬وپرورش، تقسیم¬بندی فصول کتاب از حیث تمایز مبانی نظری از اصول تجویزی و رویکرد کمّی به نصوص دینی؛ از جمله ایرادات ساختاری اثر مزبور به شمار می¬آیند. این ساختارهای نامناسب، سبب ناکامی در تبیین فلسفۀ تعلیم¬وتربیت به عنوان معرفتی از نوع درجه دوم، بی-توجّهی به تفاوت مباحث فلسفۀ تعلیم¬وتربیت از خود آن دانش و خطای فاحش در تبیین روش فلسفۀ تعلیم-وتربیت با قید اسلامی شده است. نکته مهم آن‌که برای رفع بسیاری از این نواقص، امکان بهره¬مندی از منابع متعدّدی به زبان فارسی وجود داشت، چنان که اندکی از آن کتب و مقالات، در پژوهش نقّادانه پیش‌رو، معرّفی و بعضاً مورد استفاده قرار گرفته¬اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تبیین و ارزیابی مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا: نگاهی از منظر رویکرد اسلامی عمل
        نرگس سادات سجادیه زهرا صابری
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌ چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌رونده، مؤلفه¬های اساسی مبانی فلسفی این رویکرد استنباط گردیده و سپس مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. حاصل این پژوهش استنباط دوازده مؤلفه فلسفی زیر¬ساز مبانی انسان¬شناختی، معرفت¬شناختی و ارزش¬شناختی؛ از جمله تأکید بر یکتایی و شایستگی کودک و ارزشمندی استقلال فکری و عملی او؛ اتخاذ رویکرد سازه¬گرایی اجتماعی به معرفت؛ محور قرار دادن ارزش عدالت و دموکراسی به عنوان روح حاکم بر دیدگاه رجیو امیلیا بود. نتایج ارزیابی حاکی است نظریه تربیتی رجیو امیلیا ضمن برخورداری از ویژگی‌های منحصر به فرد و ابداعات آموزشی سودمند؛ نیازمند ملاحظه، بازنگری و تکمیل برخی وجوه چالش‌برانگیز، پیش از هرگونه بهره¬گیری خواهد بود؛ از جمله نقدهای وارد شده به این دیدگاه می¬توان به این موارد اشاره کرد: تقلیل نگاه کل¬¬¬گرایانه و نادیده انگاشتن بعد معنوی کودک؛ تصویری شعاری و غیرواقعی از کودک و ابهام و سرگردانی در میانه واقع¬گرایی و سازه¬گرایی و خطر نسبی¬گرایی حاد در حوزه معرفت¬شناختی؛ و ناسازواری در توجه به ارزش¬های مطلق و مشروط در کنار ارزش¬های متغیر در عرصه ارزش¬شناختی. در این راستا و در نگاهی بازسازانه می¬توان به این موارد اندیشید: به ¬رسمیت¬ شناختن بعد معنوی به صورت عموم‌و¬خصوص من‌وجه با بعد بدنی، تعدیل نگاه به کودک، قرار دادن واقع¬گرایی در محور و سازه¬گرایی در حول آن، توجه به ارزش‌های مطلق و مشروط و توجه متعادل به دموکراسی عقلانیت¬مدار و عادلانه. پرونده مقاله