فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - خرد و خردورزی از منظر علوم اعصاب براساس دیدگاه آنتونیو داماسیو و بررسی دلالتهای آن برای تربیت عقلانی
آزاد محمدی خسرو باقری دکتر محمود تلخابی دکتر نرگس سجادیههدف اصلی این پژوهش بررسی خرد و خردورزی از دیدگاه آنتونیو داماسیو (با تأکید بر فرضیهٔ نشانگرهای جسمی) و بیان دلالتهای آن در تربیت عقلانی است. پرسش اساسی این است که آنچه داماسیو در قالب فرضیهٔ نشانگر جسمی دربارهٔ خردورزی میگوید، چه دلالتهایی برای تربیت عقلانی دارد؟ برا چکیده کاملهدف اصلی این پژوهش بررسی خرد و خردورزی از دیدگاه آنتونیو داماسیو (با تأکید بر فرضیهٔ نشانگرهای جسمی) و بیان دلالتهای آن در تربیت عقلانی است. پرسش اساسی این است که آنچه داماسیو در قالب فرضیهٔ نشانگر جسمی دربارهٔ خردورزی میگوید، چه دلالتهایی برای تربیت عقلانی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. دیدگاه زیستعصبشناسانهٔ داماسیو با تأکید بر نقش بدن و تنظیمات زیستشناختی (تعادل حیاتی، اصل ارزش، هیجانات و احساسات) رشدِ خرد را در بستر و بر محور هیجانات و احساسات میداند. داماسیو معتقد است درهمتنیدگی و انسجام میان شناخت و جنبههای عاطفی، ضرورتی است که طی تکامل ارگانیسم برای حفظ و مدیریت حیات به وجود آمده است؛ از اینرو کارکرد صحیح استدلال و خردورزی اساساً وابسته به کارکرد درست هیجانات و احساسات است. در این دیدگاه نقص خردورزی به جای اینکه شناختی باشد، به نقص در کارکرد هیجانات و احساسات مربوط است. بنابراین، چنانچه سیستم هیجانی دچار بدکارکردی شود، فرآیند تصمیمگیری و خردورزی نیز با نقصی بنیادین روبهرو خواهد شد. از جمله دلالتهای دیدگاه داماسیو برای تربیت عقلانی و پرورش خردورزی عبارتند از؛ (الف) به رسمیت شناختن نقش سازندهٔ عواطف در پرورش قوهٔ عقلانی و مهارت استدلال، (ب) بهرهگرفتن از ظرفیت استدلال برای اصلاح نقشِ هیجانات، (ج) درهمتنیدگی به جای تفکیک، مواد درسی بر مبنای ارتباط متقابل پرورش تفکر– پرورش هیجان/احساس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - روایت پداگوژیکی هوشیاری بدنمند در عصر پسافروکاستگرایی: گسستناپذیری ذهن – بدن- جهان
زینب مهدوی بختيار شعباني وركي طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادهدف اصلی این مقاله، روایت پداگوژیکی هوشیاری بدنمند از منظر عصب پدیدارشناسی است. بدین منظور، نخست؛ روایت پداگوژیکی مواضع فروکاستگرا نسبت به پدیدۀ هوشیاری، مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. مهمترین این جریانها، دوگانهانگاری و نظریۀ فیزیکالیسم حذفگرا هستند. دوگانهانگاری چکیده کاملهدف اصلی این مقاله، روایت پداگوژیکی هوشیاری بدنمند از منظر عصب پدیدارشناسی است. بدین منظور، نخست؛ روایت پداگوژیکی مواضع فروکاستگرا نسبت به پدیدۀ هوشیاری، مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. مهمترین این جریانها، دوگانهانگاری و نظریۀ فیزیکالیسم حذفگرا هستند. دوگانهانگاری با طرح گسست ذهن و بدن، به بحثهای چالشبرانگیز شکاف تبیینی در دورههای بعد انجامیده است و نظریۀ حذفگرا، با حذف هوشیاری، حالات ذهنی و آگاهی را به فرآیندهای عصبی، منحصر کرده است. در برابر این دیدگاهها، در رویکرد عصب پدیدارشناسی تصریح شده است که هوشیاری بدنمند با به رسمیت شناختن تجربههای اول شخص و جنبههای عاطفی-احساسی یادگیرندگان، برترانگاری ذهن را اصلاح میکند، و با عبور از ساختارهای سنتی و جزمی، اشکال حذف هوشیاری و فروکاهش آن به مغز، از پیش تعیینشدگی اخلاق و تغییرات اجتماعی موجود در سیستم عصبی از ابتدای تولد را آشکار مینماید. آنگاه با نظر به سه چرخه؛ تنظیم ارگانیسمی کل بدن یا سیستم عصبی خودگردان، پیوند حسی-حرکتی بین ارگانیسم و محیط و چرخۀ تعامل بینالاذهانی، استلزامهای هوشیاری بدنمند برای پداگوژی را به مثابۀ بدیل مطرح میکند. بنابراین، جریان پداگوژیکی، غیرخطی، نوخاسته و آشوبگونه است که در آن، مونولوگ (تجربهها و برداشتهای اول شخص و گفتوگوهای درونی فرد با خود) در فرآیندی پویا و یکپارچه به دیالوگ تبدیل میشود. در چنین شرایطی، نه تنها ارتباط پداگوژیک از قاعدهای ایستا، خطی و از پیش تعیین شده پیروی نمیکند بلکه از هر آنچه بر پیروی کورکورانه و تقلید پافشاری نماید، روی برمیتابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی فلسفی دلایل عمل اخلاقی اهدای عضو و اصول و روشهای تربیتی ترغیب متربیان به انجام آن مبتنی بر دیدگاه اسلامی عمل
مراد یاری دهنوی حمید بلوچیخداوند طبق آموزههای قرآن کریم، نجات جان یک انسان را برابر با نجات جان همهٔ آدمیان میداند. در فرهنگ پزشکی و درمان معاصر، اهدای عضو و بافت (پس از مرگ مغزی) یکی از راههای نوین در درمان و نجات جان انسانهاست. عمل به چنین ارزش اخلاقی و انسانی، میتواند این آموزهٔ الهی را تح چکیده کاملخداوند طبق آموزههای قرآن کریم، نجات جان یک انسان را برابر با نجات جان همهٔ آدمیان میداند. در فرهنگ پزشکی و درمان معاصر، اهدای عضو و بافت (پس از مرگ مغزی) یکی از راههای نوین در درمان و نجات جان انسانهاست. عمل به چنین ارزش اخلاقی و انسانی، میتواند این آموزهٔ الهی را تحقق ببخشد. این عمل اخلاقی و ارزشی، در قلمروهای مختلف پژوهشی چون پزشکی، روانشناسی، جامعهشناسی و حقوق مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، اما از منظر تربیتی و آموزشی، پژوهشی انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر، دو هدف را دنبال کرده است. نخست علل و عوامل گوناگون بیانشده در مورد ترغیب افراد به انجام عمل اخلاقی اهدای عضو را از منظری فلسفی، دستهبندی و تبیین نموده است و سپس با اتخاذ یک دیدگاه فلسفی (دیدگاه اسلامی عمل)، مبانی، اصول و روشهای تربیتی ترغیب متربیان به شرکت در این عمل اخلاقی را استنتاج کرده است. برای هدف نخست پژوهش از روش توصیفی–تحلیلی و برای هدف دوم آن از روش پژوهشی الگوی بازسازی فرانکنا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میتوان دلایل برشمرده شده برای ترغیب افراد به این عمل اخلاقی را در چهار حیطهٔ عقلانی، عاطفی، روانشناسانه و جامعهشناسانه دستهبندی کرد. متناسب با مبانی سهگانهٔ عمل آدمی از دیدگاه اسلامی عمل، اصول سهگانهٔ تربیتی آگاهیبخشی در باب عمل اخلاقی اهدای عضو، اصل تحولآفرینی عاطفی در باب آن و اصل دعوت/زمینهسازی ارادهورزانه متربیان در ساحت آن، به همراه روشهای تربیتی مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم تحقق این اصول، بهمثابهٔ راهنمای درونی کردن و ترغیب متربیان به انجام آن، پیشنهاد شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - دوران کودکی، شُرور و تربیت خطاشکیب
سعید آزادمنشانسان به گونهای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفتهاند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در چکیده کاملانسان به گونهای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفتهاند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در تعلیم و تربیت واقعگرایانه به نظر نمیرسد. تمایل به انجام شُرور و به رسمیت شناختن شرارت و خطا، مواجهۀ تربیتی متناسبی را در دوران کودکی میطلبد. در این پژوهش با بیان دلایلی در باب ضرورت به رسمیت شناختن شرور و نظری اجمالی به آیات قرآن، میل به انجام شر و خطا در دوران کودکی به رسمیت شناخته میشود. تشکیکی دیدن مفهوم شر و مفهوم دوران کودکی سخن گفتن از شر در دوران کودکی را معنادار میکند. از اینرو، رویکردی بدیل در تعلیم و تربیت دوران کودکی با عنوان تعلیم و تربیت خطاشکیب پیشنهاد میشود. تعلیموتربیت خطاشکیب به دنبال آن است تا با به رسمیت شناختن خطا و شرارت در دوران کودکی، امکان مواجهۀ فعال با خطا را در دوران کودکی فراهم نماید و از این رهگذر مسیر تربیت و حقیقتجویی کودکان را تسهیل نماید. «به رسمیت شناختن تمایلات شرورانۀ کودک»، «مواجهه فعالانه با خطا در دوران کودکی» و «استقبال حداکثری از خطای کودکان» از جمله مؤلفههای تربیت خطاشکیب در دوران کودکی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - نقدی بر اهداف ساحت تربیت دینی و اخلاقی مصوب شورای عالی آموزشوپرورش
دکتر محمد حسنیهدف این پژوهش نقد اهداف ساحت تربیت دینی و اخلاقی مصوب شورای عالی آموزش و پروش است. نقد در ابعاد مبادیِ اهداف و لوازم اهداف انجامشده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مبادی و بنیان فلسفی این اهداف نظریه حسن و قبح شرعی یا نظریه امرِ الهی است؛ که با اخلاق پیشادینی ک چکیده کاملهدف این پژوهش نقد اهداف ساحت تربیت دینی و اخلاقی مصوب شورای عالی آموزش و پروش است. نقد در ابعاد مبادیِ اهداف و لوازم اهداف انجامشده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مبادی و بنیان فلسفی این اهداف نظریه حسن و قبح شرعی یا نظریه امرِ الهی است؛ که با اخلاق پیشادینی که نشانههای و شواهد آن در منابع دینی وجود دارد و با دیدگاههای نظری مندرج در مبانی نظری سند تحول بنیادین تعارض دارد. همچنین این اهداف منجر به تربیت اخلاقی «مُحاطشده در تربیت دینی» میشود که این نوع تربیت اخلاقی در شرایط امروز کارآمدی لازم را نخواهد داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - روشهای تربیت عقلانی در رویکرد فیضمحور افلوطین
اکبر غلامی رضاعلی نوروزی محمدحسین حیدری مجتبی سپاهیهدف این پژوهش تحلیل مفهوم حیات عقلی در رویکرد فیضمحور افلوطین به منظور استنتاج روشهای تربیت عقلانی در پاسخ به چالش بازاری شدن دانش در تعلیموتربیت امروز بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی به روش تحلیلی و قیاس عملی فرانکنا میباشد. استنتاج روشها در قالب قیاس عملی چکیده کاملهدف این پژوهش تحلیل مفهوم حیات عقلی در رویکرد فیضمحور افلوطین به منظور استنتاج روشهای تربیت عقلانی در پاسخ به چالش بازاری شدن دانش در تعلیموتربیت امروز بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی به روش تحلیلی و قیاس عملی فرانکنا میباشد. استنتاج روشها در قالب قیاس عملی مرکب از مقدماتی هنجارین شامل اهداف واسطی و یا اصول تعلیموتربیت و مقدماتی واقعنگر روشی که بیانگر فنون و روشهای نیل به اهداف تعلیموتربیت صورت گرفت که منجر به توصیههای هنجاری روشی برای رسیدن به اهداف تعلیموتربیت و توصیههای عملی برای تربیت قوای شناختی و عملی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که روشهای تربیت عقلانی مبتنی برتحول وجودی شامل: خیرخواهی، تعالی معرفتی نفس، کنشگری و روشهای مبتنی بر تحول معرفتی شامل: تأملات عقلانی، شهودی، بصیرت و درون بینی و روشهای مبتنی بر اعتدال و عقل عملی شامل: تمرین فرزانــگی و تهذیب نفس بودند. بنابراین دانش با محوریت عقلانیت حقیقی و با بکارگیری روشهای استخراج شده در اندیشه افلوطین ظرفیت مقاومت در مقابل پدیده تجاریسازی دانش در تعلیموتربیت امروز را دارد و به کارگیری این روشها میتواند در مقابله با مظاهر عقلانیت ابزاری هم چون ثروت اندیشی، صنعت فرهنگی، سطحی نگری، ظاهرگرایی و قدر ت زدگی موثر باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مروری بر کتاب: حیات معقول(اثر محمد تقی جعفری)
خسرو باقری.