• فهرست مقالات آزادی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - فضای عمومی ماکسین گرین فراتر از حصارهای آموزش و پرورش استاندارد
        افسانه  عبدلی بختیار  شعبانی ورکی طاهره  جاویدی کلاته جعفرآبادی دکتر محمدرضا  آهنچیان
        هدف اصلی این مقاله «بازنمایی دیدگاه‌های ماکسین گرین درباره فضای عمومی و دستاوردهای مهم آن برای بازاندیشی در رفتار تربیتی در مدارس» است؛ بنابراین نخست بر این نکته تأکید شده است که فضاهای عمومی، مکان‌های مهمی برای بحث، تبادل آزادانه‌ی افکار و اطلاعات، بدون هرگونه ترس و ت چکیده کامل
        هدف اصلی این مقاله «بازنمایی دیدگاه‌های ماکسین گرین درباره فضای عمومی و دستاوردهای مهم آن برای بازاندیشی در رفتار تربیتی در مدارس» است؛ بنابراین نخست بر این نکته تأکید شده است که فضاهای عمومی، مکان‌های مهمی برای بحث، تبادل آزادانه‌ی افکار و اطلاعات، بدون هرگونه ترس و تهدید درباره‌ی طیف وسیعی از تناقض‌ها، اختلاف‌ها و ابهام‌های انسانی هستند که هر فرد در عین این‌که صداهای دیگران را می‌شنود، صدای خود را منعکس می‌کند. آنگاه، ضمن توصیف و نقد فضای تربیتی حاکم بر مدارس فعلی، با ابتنا به اندیشه‌های گرین تصریح ‌شده است که «فضای عمومی می‌تواند بستر تازه‌ای را برای فراتر رفتن از استانداردهای آموزشی فراهم کند و زمینه‌ساز تحقق عاملیت، آزادی، دموکراسی و جهان مشترک در تربیت فراگیر باشد». پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تبیین «استقلال اخلاقی» به‌عنوان یک هدف تربیتی (با تأکید بر آرای کانت و پیترز)
        طاهره بهمنی دکترمسعود صفایی مقدم دکتر محمد جعفر پاک سرشت دکترسید منصور مرعشی
        استقلال اخلاقی، به معنای «خود قانون گذاری» و «اطاعت از قوانین خود» است. این مقاله به شیوه تحلیلی و استنتاجی در جستجوی پاسخ به این دو سؤال است که اولاً، تحقق «استقلال اخلاقی» مستلزم حضور و تمهید چه شرایطی است؟ ثانیاً، آیا استقلال اخلاقی شرایط لازم را برای آنکه یک «هدف ت چکیده کامل
        استقلال اخلاقی، به معنای «خود قانون گذاری» و «اطاعت از قوانین خود» است. این مقاله به شیوه تحلیلی و استنتاجی در جستجوی پاسخ به این دو سؤال است که اولاً، تحقق «استقلال اخلاقی» مستلزم حضور و تمهید چه شرایطی است؟ ثانیاً، آیا استقلال اخلاقی شرایط لازم را برای آنکه یک «هدف تربیتی» به حساب آید، دارد؟ چارچوب تئوریک این پژوهش دیدگاه کانت و پیترز است که در پاسخ به سؤالات تحقیق مبنا قرار گرفته اند. در پاسخ به سؤال اول‌نظر کانت مبنا قرا گرفته و در پاسخ به سؤال دوم، به نظر پیترز استناد شده است. اعتقاد کانت به جایگاه اساسی عقل و اراده آزاد مبنایی برای اعتقاد او به استقلال اخلاقی است. از سوی دیگر، پیترز معتقد است که تحلیل مفهوم «تربیت» و مفهوم «فرد تربیت‌شده» شاخص ها و شرایط ضروری برای «استقلال اخلاقی» را در اختیار می نهد. از این رو نتیجه گرفته می شود که با به کارگیری روش تحلیل مفهومی و تحلیل مفهوم «تربیت» و «فرد تربیت‌شده» می توان نشان داد که استقلال اخلاقی یکی از اهداف اصلی تربیت است، زیرا واجد ارزش هایی است که در مفهوم «تربیت» و «فرد تربیت‌شده» مستتر می باشد. در این میان مشکلات و تعارضات مفهومی بین «استقلال» و «اقتدار تربیتی»، میان «عقل» و «عادت» و «اصالت انتخاب» و «محتوای آموزشی» به میان می آید که در ادامه مورد بحث قرار گرفته اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - فرهنگ، تربیت و امکانهای تحقق نیافته
        الهام زارع محمد حسن کریمی
        این مقاله با نگاهی فراتر ازآنچه غالبا در خصوص اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت و فرهنگ در شکلدهی به انسان و اجتماع سخن میگوید، در پی تحلیل روی دیگر سکه فرهنگ و تعلیم وتربیت است که فارغ از نوع آن در دوران مختلف، با پدید آوردن نوعی جبر محیطی و شکل دهی به ذهنیتهای انسان، موجب پ چکیده کامل
        این مقاله با نگاهی فراتر ازآنچه غالبا در خصوص اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت و فرهنگ در شکلدهی به انسان و اجتماع سخن میگوید، در پی تحلیل روی دیگر سکه فرهنگ و تعلیم وتربیت است که فارغ از نوع آن در دوران مختلف، با پدید آوردن نوعی جبر محیطی و شکل دهی به ذهنیتهای انسان، موجب پدید آمدن نوعی نگاه قالبی و عادی می‌شود و اجازه توجه و اندیشیدن به طرق دیگر زندگی را از انسان میگیرد و مانع خلاقیت وی می‌شود. مقاله با طرح مفهوم «امکانهای تحقق نیافته»، در پی تأکید بر طرق ممکنی است که فرهنگ و تعلیم وتربیت، مانع از وقوع آن‌ها و توجه انسان به آن می شوند. امکانهایی چون آزادی، رشد همه جانبه و به طورکلی هر آنچه انسان میتواند بیندیشد، احساس کند، انجام دهد و باشد، اما شرایط فرهنگی و تربیتی، به وی فرصت اندیشیدن به آن و انتخاب و تحقق آن را نمیدهد. هدف اصلی مقاله، پاسخ دادن به این پرسشها است که فرهنگ و تعلیم وتربیت چگونه ذهن انسان را از خلاقیت بازمی‌دارند و منجر به شکل گیری امکانهای تحقق نیافته میشوند؟ چگونه می توان به امکان های تحقق نیافته، مجال تحقق داد؟ روش مقاله تحلیل انتقادی است و یافته ها حاکی از آن است که امکان های تحقق نیافته، باعث غفلت انسان از جنبه‌های مهمی از وجود خویش می گردد که می توان از طریق پرورش هوش فرهنگی، رشد دادن خلاقیت، گسترش دید فرافرهنگی، تأکید بر نقش مهم فعالیت شاگردان، اهمیت دادن به فردیت افراد و مسائلی ازاین‌دست تا حدی به رفع این مسئله اهتمام ورزید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - ماهیت و قلمرو مسئولیت انسان از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل
        سعید آزادمنش
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انسان و آزادی و انتخاب وی در هر دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو دیدگاه به‌صورت تطبیقی تحلیل شد. این تطبیق از چهار منظرِ خاستگاه مسئولیت و معیار مسئولیت (ماهیت مسئولیت)، مسئولیت مطلق /مقید و مسئولیت فردی/اجتماعی (قلمرو مسئولیت) صورت گرفته است. باوجوداین که مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش در هر دو دیدگاه مهم تلقی شده و مورد تأکید است، ماهیت و قلمرو آن در این دو دیدگاه تفاوت‌هایی دارد. نخست این که باوجود شباهت اولیه دو دیدگاه در خاستگاه مسئولیت، با نظر به مفهوم وانهادگی/ نهادگی از یکدیگر متمایز می‌شوند. دوم این که این دو دیدگاه با توجه به دو جنبه‌ی عینی/ذهنی و مطلق/ نسبی در معیار مسئولیت ماهیتی متفاوت پیدا می‌کنند. مطلق/ مقید بودن قلمرو مسئولیت به‌عنوان سومین مؤلفه، این دو دیدگاه را تا حدی به هم نزدیک کرده است و در نهایت مسئولیت فردی/اجتماعی در قبال اعمال از منظری دیگر به بررسی تطبیقی قلمرو مسئولیت آدمی در این دو دیدگاه پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تأملی بر مضامین انتقادی در باب تعلیم و تربیت هگلی با نظر به پدیدارشناسی روح
        سعید آزادمنش خسرو  باقری میثم سفید خوش
        هدف این پژوهش نقد و بررسی انتقادات مطرح شده درباره‌ی تعلیم و تربیت هگلی با تمرکز بر مفهوم تعلیم و تربیت در پدیدارشناسی هگل است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل مفهومی و با مبنا قرار دادن پدیدارشناسی هگل، انتقادات وارد بر تعلیم و تربیت هگلی داوری و ارزیابی شد. عناوین چکیده کامل
        هدف این پژوهش نقد و بررسی انتقادات مطرح شده درباره‌ی تعلیم و تربیت هگلی با تمرکز بر مفهوم تعلیم و تربیت در پدیدارشناسی هگل است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل مفهومی و با مبنا قرار دادن پدیدارشناسی هگل، انتقادات وارد بر تعلیم و تربیت هگلی داوری و ارزیابی شد. عناوینی چون «تعلیم و تربیت هنجارین با تأکید بر دو قطب تدریس و یادگیری» و «نفی آزادی مطلق در تعلیم و تربیت» از جمله نقاط قوت مطرح شده است. تعلیم و تربیت در پدیدارشناسی هگل بر تعامل دو قطب تدریس و یادگیری به‌ منظور نیل به اهداف مطلوب تربیتی استوار است. بدین جهت آزادی مطلق/ سلبی افراد با رعایت هنجارها و ارزش های تربیتی جای خود را به آزادی ایجابی می‌دهد. «تمامیت‌خواهی در تعلیم و تربیت» و «کژتابی در باب آزادی در تعلیم و تربیت دوران کودکی»، دو مورد از نقاط ضعفِ تعلیم و تربیت هگلی هستند که با نظر به پدیدارشناسی ارزیابی انتقادی شده اند. با این تفسیر که تمامیت‎خواهی در تعلیم و تربیت نه تنها به معنای نادیده گرفتن دیگری نیست بلکه خرد برای هگل با ایده دیگری در هم‌ تنیده است و در تعامل با دیگری ها است که تشکل و تمامیت پیدا میکند. این در حالی است که مفهوم آزادی در دوران کودکی برای به رسمیت شناختن تمامیتِ خرد، نیازمند تفسیری بازسازانه در تعلیم و تربیت هگلی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بازخوانی انضباط در مدرسه، مبتنی بر تحلیل تناقض آزادی و اقتدار
        مرضیه عالی پریسا کاظمی
        مقاله حاضر با هدف بازسازی انضباط در مدرسه و مناسبات تحقق‌ آن، به تحلیل نقدهایی که به طور عمده از سوی نظریه‌پردازان جنبش مدرسه‌زدایی ارائه‌ شده و بازسازي مؤلفه‌های انضباطی مدرسه بر مبنای آن پرداخته است. در گام تحلیلِ نقدها، از روش تحلیلی- توصیفی و در بازسازیِ انضباط در م چکیده کامل
        مقاله حاضر با هدف بازسازی انضباط در مدرسه و مناسبات تحقق‌ آن، به تحلیل نقدهایی که به طور عمده از سوی نظریه‌پردازان جنبش مدرسه‌زدایی ارائه‌ شده و بازسازي مؤلفه‌های انضباطی مدرسه بر مبنای آن پرداخته است. در گام تحلیلِ نقدها، از روش تحلیلی- توصیفی و در بازسازیِ انضباط در مدرسه، از روش ترکیبی استفاده ‌شده است. بر مبنای یافته‌های حاصل از مطالعه، حدود آزادی و اقتدار در مدرسه، شامل تحقق خویشتن و نفی اقتدار آمرانه، کنش در موقعیت، پذیرش اقتدار ساختارهای زندگی، کسب تجربه و آگاهی و پذیرش اقتدار حامیانه بزرگسالی است. بر مبنای این حدود، مؤلفه‌های انضباطی در بازسازی مدرسه، شامل توجه و تأکید بر مسئولیت متقابل دانش‌آموز- معلم، بازتعریف نقش معلم به‌ گونه ای‌ که امکان تعامل دو سویه و آزاد با دانش‌آموز فراهم شود، ارائه محتوا مبتنی بر اصول حاکم بر دانش و با نظر به نياز و علاقه دانش‌آموز به‌ مثابه کنش‌گر فعال و انتخاب‌گر است. با نظر به این مؤلفه‌ها و در جهت تحقق آن، لازم است مدرسه در اين تعریف جدید، امکان انتخاب‌گری در سطح خرد و کلان را داشته و به ‌عبارتی مدرسه‌ای مستقل باشد. زیرا امکان انتخاب‌گری دانش‌آموز و معلم، بدون امکان انتخاب در سطح کلان توسط مدرسه، همچون آزادی در ارائه محتوا و برنامه درسی- مشروط به رعایت ضوابط دانشی و اجتماعی- امکان‌پذیر نیست. پرونده مقاله