• فهرست مقالات مسئولیت

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ماهیت و قلمرو مسئولیت انسان از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل
        سعید آزادمنش
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ماهیت و قلمرو مسئولیت آدمی از دیدگاه سارتر و رویکرد اسلامی عمل است. جهت نیل به هدف مذکور، روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی به کار گرفته‌شده است. با این توضیح که نخست با به‌کارگیری روش تحلیل مفهومی، ماهیت مسئولیت انسان با در نظر گرفتن چیستی انسان و آزادی و انتخاب وی در هر دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو دیدگاه به‌صورت تطبیقی تحلیل شد. این تطبیق از چهار منظرِ خاستگاه مسئولیت و معیار مسئولیت (ماهیت مسئولیت)، مسئولیت مطلق /مقید و مسئولیت فردی/اجتماعی (قلمرو مسئولیت) صورت گرفته است. باوجوداین که مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش در هر دو دیدگاه مهم تلقی شده و مورد تأکید است، ماهیت و قلمرو آن در این دو دیدگاه تفاوت‌هایی دارد. نخست این که باوجود شباهت اولیه دو دیدگاه در خاستگاه مسئولیت، با نظر به مفهوم وانهادگی/ نهادگی از یکدیگر متمایز می‌شوند. دوم این که این دو دیدگاه با توجه به دو جنبه‌ی عینی/ذهنی و مطلق/ نسبی در معیار مسئولیت ماهیتی متفاوت پیدا می‌کنند. مطلق/ مقید بودن قلمرو مسئولیت به‌عنوان سومین مؤلفه، این دو دیدگاه را تا حدی به هم نزدیک کرده است و در نهایت مسئولیت فردی/اجتماعی در قبال اعمال از منظری دیگر به بررسی تطبیقی قلمرو مسئولیت آدمی در این دو دیدگاه پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - جایگاه آموزش‌‌های آنلاین در پرورش مسئولیت‌پذیری اخلاقی با تأکید بر نظریه‌ فلسفی‌ کنش‌گر-شبکه
        امیر مرادی سعید  ضرغامی
        هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه موک‌ها در پرورش مسئولیت‌پذیری اخلاقی با تأکید بر نظریه کنش‌گر-شبکه است. پژوهش حاضر فلسفی و روش آن از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد تحلیل‌شده شامل دیدگاه‌های صاحب‌نظران، کتب، پیشینه‌ مطالعاتی و پژوهش‌های مرتبط در چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه موک‌ها در پرورش مسئولیت‌پذیری اخلاقی با تأکید بر نظریه کنش‌گر-شبکه است. پژوهش حاضر فلسفی و روش آن از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد تحلیل‌شده شامل دیدگاه‌های صاحب‌نظران، کتب، پیشینه‌ مطالعاتی و پژوهش‌های مرتبط در این زمینه‌اند. پژوهش نشان داد که بربنیاد نظریه ‌کنش‌گر–شبکه و عاملیت هم‌زمان انسان و فناوری و تأثیرگذاری متقابل آن‌ها بر یکدیگر، موک‌ها ابزاری خنثی نیستند و می‌توانند دارای جایگاه دوگانه سازنده و غیرسازنده در پرورش مسئولیت‌پذیری اخلاقی باشند. از یک‌سو از طریق تغییر نقش استاد و فراگیر، به‌کارگیری رویکردهای تعاملی در تدریس، پرورش شایستگی‌های اختصاصی و توسعه عدالت آموزشی زمینه‌ پرورش مسئولیت‌پذیری اخلاقی را فراهم می‌کنند، از سوی دیگر، به‌علت غیرحضوری بودن، پذیرش بی‌قیدوشرط همه‌ متقاضیان، شلوغ بودن کلاس‌ها، وجود هویت‌های کاذب و امکان ناشناختگی فراگیران، باعث کاهش مسئولیت‌پذیری می‌شوند. بر اساس نظریه کنش‌گر-شبکه و نگاه واسطه‌ای، متقارن و شبکه‌ای به انسان و مصنوعات می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که موک‌ها از طریق تغییر ماهیت علایق و قصد‌های کنش‌گران، زمینه‌ پرورش مسئولیت‌پذیری یا مسئولیت‌گریزی اخلاقی آن‌ها را فراهم کرده‌اند. این ابزار به‌خودی‌خود فاقد ابزاری برای تقویت مسئولیت‌پذیری اخلاقی است اما این خلاء را می‌توان با تعاملی‌تر کردن محیط یادگیری و استفاده بیشتر از فناوری‌های چندرسانه‌ای پر کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - دوگانۀ خودآیینی و اصالت در تربیت، انسان خودآیین یا مسئول؟!
        جلال کریمیان نرگس سجادیه خسرو  باقری مهدی منتظرقائم
        خودآیینی به‌عنوان آرمانی شناخته‌شده در تعلیم‌وتربیت مورد تفاسیر گوناگون قرار گرفته است. در تعریفی کلی خودآیینی به معنای پیروی فرد از قانون‌گذاری خویشتن است. کانت به‌عنوان بنیانگذار این مفهوم در فلسفۀ مدرن، خودآیینی را وصف ارادۀ آزاد انسان می‌داند و آن را شرط وضع قانون‌م چکیده کامل
        خودآیینی به‌عنوان آرمانی شناخته‌شده در تعلیم‌وتربیت مورد تفاسیر گوناگون قرار گرفته است. در تعریفی کلی خودآیینی به معنای پیروی فرد از قانون‌گذاری خویشتن است. کانت به‌عنوان بنیانگذار این مفهوم در فلسفۀ مدرن، خودآیینی را وصف ارادۀ آزاد انسان می‌داند و آن را شرط وضع قانون‌مطلق اخلاقی در نظر می‌گیرد. این اصطلاح پیوند مستحکمی با عقلانیت مدرن دارد. در مقابلِ خودآیینی، اصالت مفهومی است که ضمن قبول آزادی انسان به‌عنوان غایت تربیت، تحقق آزادی در فرآیند تربیت و رشد انسان را در مرکز توجه قرار می¬دهد. در دوران معاصر تعاریف مختلفی از خودآیینی در تربیت ارائه شده که در آن سعی شده است پیوند میان عقلانیت و اصالت به نحوی تبیین گردد با این وجود عمق فلسفی مفهوم اصالت در این تعاریف کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه تببین هایدگر از اصالت یا همان خودینگی می¬تواند تعمیق‌بخش ایده¬آل خودآیینی در تربیت باشد. هایدگر در اگزیستانسیالیسم هستی‌شناسانه‌اش، اصالت را توانایی انسان برای هستی‌اندیشی و تفکر معنوی و به‌چنگ آوردن بودنِ خود در هستی به‌عنوان یک کل معنادار تفسیر می¬کند و خود بودن انسان را در ارتباط دائم او با حقیقت می‌داند. در این بستر، اصالت، گشوده بودن رو به هستی و طلب حقیقت در زیست انسانی است. اصالت حاصل سیری از ناخودینگیِ شیوه زیستنِ تحمیل شده به انسان به‌سوی پروامندی و فراچنگ آوردن هستی به‌سوی مرگ است. پای گذاشتن در این مسیر منوط به پذیرفتن دعوت وجدان آدمی به‌سوی قبول مسئولیت هستی‌شناسانۀ خویش است. بدین‌ترتیب اصالت درهم‌تنیده با ذات حقیقت‌جوی انسان است و به‌عنوان هدفی غایی می‌تواند تکمیل‌کنندۀ تعاریف موجود از خودآیینی باشد. نتیجه آن‌که مرجعیت اصالت در تربیت، مسئولیت¬پذیری را به‌عنوان هدف و روش محوری در کردوکارهای تربیتی برمی¬کشد. پرونده مقاله