هدف این مقاله، شناسایی و تحلیل اهداف تربیت اخلاقی شخصگرا میباشد. برای نیل به این هدف، از روش بازسازی شدۀ قیاس عملی فرانکنا استفاده شده است. مطالب در دو بخش عمدۀ «هدف غایی» و «هدف میانی» تربیت اخلاقی شخصگرا ارائه شدهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که هدف غای چکیده کامل
هدف این مقاله، شناسایی و تحلیل اهداف تربیت اخلاقی شخصگرا میباشد. برای نیل به این هدف، از روش بازسازی شدۀ قیاس عملی فرانکنا استفاده شده است. مطالب در دو بخش عمدۀ «هدف غایی» و «هدف میانی» تربیت اخلاقی شخصگرا ارائه شدهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که هدف غایی تربیت اخلاقی شخصگرا، «شخص شدن» است. شخص شدن، بیانگر رشد و کمال متربّی است. شخص شدن، پاسخی شخصگرا به بایدهای حیاتی متربّی است. در واقع، حفظ حیات و کسب خوشبختی در گِرو شخص شدن و نیل به حیات شخصی است. مفهوم شخص، دلالت و اشارت اخلاقی دارد. متربّی که شخص میشود، حیات اخلاقی را در خود متجلّی ساخته است. حیات اخلاقی شخص، مضمونی فضیلتمحور دارد. بر این اساس، هرگاه متربّی به مقام شامخ شخص دست پیدا کند، در واقع، فضیلتمند است و خود را به فضایل اخلاقی متخلّق ساخته است. بر این اساس، هدف میانی تربیت اخلاقی شخصگرا، پرورش فضایل اخلاقی در متربّیان است. این هدف، تربیت اخلاقی شخصگرا را در چارچوب رویکرد تربیت اخلاقی فضیلت قرار میدهد. با وجود این، بهواسطۀ مبانی فلسفی شخصگرایی، تربیت اخلاقی شخصگرا، قرائت ویژهای از تربیت اخلاقی فضیلتمحور ارائه داده است. برخلاف سایر تقریرهای مربوط به تربیت اخلاقی فضیلتمدار، تربیت اخلاقی شخصگرا، قوانین و اصول اخلاقی را در چارچوب فضایل و ملکات اخلاقی قرار میدهد. علاوه بر این، در این رویکرد به نقش آزادی انتخاب در تربیت اخلاقی متربّیان بسیار توجه شده است.
پرونده مقاله
ارائه مدلهای مؤثرتر تربیت اخلاقی دغدغه بسیاری از اندیشمندان، نظریهپردازان و دستاندرکاران تربیت اخلاقی است. مدل تربیت اخلاقی تلفیقی بر اساس ایده خبرگی اخلاقی شکلگرفته است و ظرفیتهای دو رویکرد عقلگرا و شهودگرا را برای تربیت اخلاقی به کار میگیرد. هدف این مقاله معرفی چکیده کامل
ارائه مدلهای مؤثرتر تربیت اخلاقی دغدغه بسیاری از اندیشمندان، نظریهپردازان و دستاندرکاران تربیت اخلاقی است. مدل تربیت اخلاقی تلفیقی بر اساس ایده خبرگی اخلاقی شکلگرفته است و ظرفیتهای دو رویکرد عقلگرا و شهودگرا را برای تربیت اخلاقی به کار میگیرد. هدف این مقاله معرفی و تبیین ایده خبرگی اخلاقی و مدل تربیت اخلاقی تلفیقی و نقد آن است. روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی- انتقادی است. یافتهها نشان داد که اخلاقورزی دارای چهار مؤلفه حساسیت اخلاقی، قضاوت اخلاقی، انگیزش اخلاقی و مهارت عملی است و خبرگی اخلاقی مستلزم رشد در هر چهار حیطه است. رشد در این چهار حیطه، تقویت توأم ذهن شهودی و ذهن استدلالی را میطلبد که از طریق برنامه تربیت اخلاقی تلفیقی امکانپذیر است. در این مقاله، اصول برنامه تربیت اخلاقی تلفیقی و نیز برنامه گامبهگام آن در مدرسه بهتفصیل مطرحشده و سپس موردنقد قرارگرفته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی فایدهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل است. روش بهکاررفته، توصیفی- تحلیلی است. بنا بر نتایج حاصله، رفتارهای نامطلوب شامل رفتارهای خطا (ناقض حقوق و آسایش دیگران)، و ناخوشایند است که وجودشان با توجه به قصور فرد د چکیده کامل
هدف پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی فایدهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل است. روش بهکاررفته، توصیفی- تحلیلی است. بنا بر نتایج حاصله، رفتارهای نامطلوب شامل رفتارهای خطا (ناقض حقوق و آسایش دیگران)، و ناخوشایند است که وجودشان با توجه به قصور فرد در وظایف قابل تبیین است. هدف تربیت اخلاقی، خوشبختی، و تربیت اخلاقی در گستره موردنظر شامل ابعاد پیشگیری و مجازات است. مجازات به شکل مجازات قانونی و نکوهش بهعلت نقض حقوق و آشفته ساختن آسایش دیگران، و ازدستدادن حسننظر و ارتباطشان بهعلت رفتارهای فاقدمتانت شخصی نمود مییابد. اما منظور از پیشگیری، پیشگیری اولیه است که اصول حاکم بر آن، عدالت و تدبیراند. حاکمیت عدالت مربوط به رفتارهای ناقض حقوق اما حاکمیت تدبیر، در پیشگیری از هر دو رفتار خطا و در معنای مراقبت از نفس و مراقبت از استدلالهاست. در رفتارهای ناخوشایند اصل حاکم همان تدبیر با معانی پیشگفته است، که این یافتهها تأییدیاست بر عقیده میل که «بنیادهای زندگی اخلاقی در عصرجدید، عدالت و تدبیراند». راهبردهای پیشگیری بهتناسب دو نوع رفتار نامطلوب، شامل تقویت وجدان و راهبردهای آگاهیبخش و بصیرتافزا هستند که پیوندشان با اصول، در الگوی پیشگیرانه مشخص شده است. بر اساس ارزیابی یافتههای حاصل از پیشگیری، اگرچه لحاظ نمودن تنبیههای معقول برای رفتارهای خطا و توجه به عدالت و تدبیر در تبیین رفتارهای نامطلوب، از وجوه مثبت دیدگاه میل است، اما به عقاید وی درزمینه رفتارهای ناخوشایند نقد وارد است؛ زیرا مداخلهها و تنبیههای لحاظ شده برای این رفتارها ضمانت اجرایی لازم را ندارند تا به خود ضرر نزنند و دارندگان رفتارهای ناخوشایند را اصلاح کنند. همچنین عقیده وی در مورد دِین افراد نسبت به یکدیگر، فاقد پشتوانه اجرایی قوی برای عمل در رابطه با دارندگان این رفتارهاست، که رفع این ضعفها، نیازمند تجدیدنظر در اصل ضرر میل و تصحیح و ترمیم برخی عقاید اوست.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش نقد روششناختی رویکرد ترکیبی ناروائز در تربیت اخلاقی است. برای این منظور نخست بر اساس الگوی معینی استلزامهای روششناختی ترکیب راهبردها مد نظر قرار گرفت. سپس بر اساس این الگو، هدف و روند گزینش رویکردهای مبدأ، سطح و نوع ترکیب، ساختار و معانی اصط چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش نقد روششناختی رویکرد ترکیبی ناروائز در تربیت اخلاقی است. برای این منظور نخست بر اساس الگوی معینی استلزامهای روششناختی ترکیب راهبردها مد نظر قرار گرفت. سپس بر اساس این الگو، هدف و روند گزینش رویکردهای مبدأ، سطح و نوع ترکیب، ساختار و معانی اصطلاحات بکار رفته در رویکرد ناروائز و رویکردهای مبدأ و وجود یا فقدان فرازبان در رویکرد ناروائز ارزیابی و نقد شده است. نتایج حاکی از این است که ساختار رویکردهای مبدأ به لحاظ مبنایی متعارض هستند، با این حال ناروائز به کشف یا ساخت فرازبان یا زبان مشترکی اقدام نکرده است و فقط اصطلاحاتی از دو رویکرد را به طور افقی در کنار هم قرار داده است؛ به نظر میرسد که برخلاف ادعای او، در عمل، ترکیبی صورت نگرفته است. علاوه بر این بررسی محتوا و معانی اصطلاحات بکار رفته در دیدگاه ناروائز و رویکردهای مبدأ نشان میدهد که این اصطلاحات در واقع همان رویکرد تربیتمنش را ارائه میدهند یا حداقل تقریر دیگری از رویکرد تربیتمنش ارائه شده است. بنابراین ترکیب ارائه شده توسط ناروائز از لحاظ سازواری با چالش جدی مواجه است و ترکیبی التقاطی دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی وظیفهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه کانت است. روشهای مورد استفاده، روش توصیفی ـ تحلیلی و روش استنتاجی بر مبنای الگوی بازسازی شده فرانکنا است. طبق نتایج حاصل، با توجه به دو دسته تکلیف فضیلت موجود در دیدگاه کا چکیده کامل
هدف این پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی وظیفهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه کانت است. روشهای مورد استفاده، روش توصیفی ـ تحلیلی و روش استنتاجی بر مبنای الگوی بازسازی شده فرانکنا است. طبق نتایج حاصل، با توجه به دو دسته تکلیف فضیلت موجود در دیدگاه کانت یعنی تکالیف کامل فرد نسبت به خود و تکالیف ناقص (تکالیف ناقص فرد نسبت به خود و تکالیف فضیلت در قبال دیگران)، رفتارهای ناقض تکالیف کامل فرد نسبت به خود، رفتارهای ناقض تکالیف ناقص فرد نسبت به دیگران، و ترک فضیلتی که منتج به رذیلت شود، به عنوان سه نوع رفتار نامطلوب موجود در این دیدگاه شناخته شدند. پیشگیری به عنوان بُعدی از تربیت اخلاقی در گستره رفتارهای نامطلوب، در نظام تربیت اخلاقی کانت نیز مبانی، اصول و راهبردهای ویژه خود را دارد. بدین صورت که دو اصل احترام به کرامت خود و احترام به کرامت دیگران که برگرفته از مبانی خردورزی و غایت فینفسه بودن انسان هستند، اصول حاکم بر راهبردهای پیشگیری از بروز اولیه رفتار نامطلوب را تشکیل میدهند. این راهبردها که راهبردهای تربیتیاند، برای هر سه نوع رفتار نامطلوب، دو راهبرد اصلی تشکیل منش پسندیده و مراقبت و تقویت منش میباشند که نقش مهمی در تحقق هدف تربیت اخلاقی کانت یعنی حداکثر برخورداری از فضیلت اخلاقی دارند. همچنین، پیوند این راهبردها با مبانی و اصول در الگوی پیشگیرانه مشخص شدهاند.
پرونده مقاله
هدف این مقاله، بررسی و نقد اصول و روشهای انسانشناختی تربیت اخلاقی شخص گراست. برای نیل به این هدف، از دو روش قیاس عملی و نقد درونی استفاده شده است؛ با بهره گیری از روش نخست، اصول و روش های انسانشناختی تربیت اخلاقی شخص گرا و با تکیه بر روش دوم، چالش های جدی مبانی انسا چکیده کامل
هدف این مقاله، بررسی و نقد اصول و روشهای انسانشناختی تربیت اخلاقی شخص گراست. برای نیل به این هدف، از دو روش قیاس عملی و نقد درونی استفاده شده است؛ با بهره گیری از روش نخست، اصول و روش های انسانشناختی تربیت اخلاقی شخص گرا و با تکیه بر روش دوم، چالش های جدی مبانی انسان شناختی شخص گرایی و اصول و روش های تربیت اخلاقی مبتنی بر آن کشف و معرفی می شوند. یافتهها حاکی از آن است که براساس مبانی انسانشناختی شخص گرایی میتوان به اصول تربیت اخلاقی؛ مانند انجام فعالیت اخلاقی، ترغیب به تصمیم گیری، تشکیل اجتماع و پرورش تشخص و روش های تربیت اخلاقی؛ همچون فراهمآوردن فرصت برای انجام عمل اخلاقی خیر، خَلق موقعیت انتخاب و زمینه سازی برای ارزشیابی آن، اقدام خودانگیخته به مشارکت در اجتماعهای زندگی و عمل و شخصیکردن آموزش دست یافت. علاوه بر این، ناسازواری درونی در مفهوم آزادی، آرمان گرایی و ناسازگاری با شرایط دنیای معاصر در مفهوم اجتماع، تأکید صرف بر نقش انسان در شکل گیری فضائل اخلاقی، خصوصی گرایی افراطی و کمتوجهی به الگو، چالش های جدی این رویکرد تربیت اخلاقی به شمار می آیند.
پرونده مقاله