هدف پژوهش حاضر، تبیین زیباییشناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزامهای تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای- اسنادی است و اسناد تحلیلشده شامل کتب، پیشینهی مطالعاتی و پژوهشهای مرتبط در این زمینه است. نتایج پ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تبیین زیباییشناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزامهای تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای- اسنادی است و اسناد تحلیلشده شامل کتب، پیشینهی مطالعاتی و پژوهشهای مرتبط در این زمینه است. نتایج پژوهش نشان داد زیباییشناسی، تجربه و دانش در دیدگاه دیویی با یکدیگر رابطه دارند. دیویی مخالف هر نوع دوگانگی و موافق یکپارچگی در زیباییشناسی، تجربه و دانش است. تجربهی زیباییشناختی با ویژگیهایی همچون کلیت، بیواسطهگی، انسجام و غیره از سایر تجارب متمایز میشود و دانش بخشی از زیباییشناسی است. دیدگاه دیویی در تربیت هنری در دو سطح برنامه درسی و تدریس استلزامهایی دارد. در سطح اول، نگاه تلفیقی به هنر و توجه به وجه نظری و عملی هنر مطرح است. سطح دوم متوجه برقراری ارتباط بین تربیت هنری و تجارب متربی و وجه احساسی تعامل معلم و متربی است. رعایت تنوع در شیوههای تدریس و توجه به ارزشیابی کیفی و فرایندمحور به ارتقای تربیت هنری یاری میرساند.
پرونده مقاله
از آنجایی که پیشفرضها و سوگیریها بهعنوان مسائل و چالشهایی در فرایند تفکر افراد، آنها را در تحلیل، تبیین و تفسیر امور و مسائل با مشکلات عدیدهای مواجه میسازد، هدف این پژوهش، بررسی نقش تبعید خودخواسته برای غلبه بر سوگیریها و پیشفرضهای فهم در اندیشه ویتگنشتاین مت چکیده کامل
از آنجایی که پیشفرضها و سوگیریها بهعنوان مسائل و چالشهایی در فرایند تفکر افراد، آنها را در تحلیل، تبیین و تفسیر امور و مسائل با مشکلات عدیدهای مواجه میسازد، هدف این پژوهش، بررسی نقش تبعید خودخواسته برای غلبه بر سوگیریها و پیشفرضهای فهم در اندیشه ویتگنشتاین متأخر و پیامدهای تربیتی آن است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری تحقق یافت. در بخش یافتهها ابتدا به تعریف فهم از منظر ویتگنشتاین پرداخته شد و در گام بعد آشکار گردید که چطور نحوهی فهم و نگرش افراد، به «جهانتصویر» آنها وابسته، و اینکه چطور شکلگیری آن از مراحل اولیهی زندگی آغاز میشود. همچنین بحث گردید که اگر جهانتصویر حاصل پرورش بهصورت اقناع باشد و پاسخگوی اقتضائات بازیهای زبانی نباشد، افکار و بینش فرد از طرف پیشفرضها محدود میگردد. در ادامه تبعید خودخواسته بهعنوان یک راهکار، مستخرج از فلسفهی متأخر ویتگنشتاین، جهت غلبه بر پیشفرضها و روح زمانه معرفی شد و در نهایت در بخش پایانی مقاله به آثار و پیامدهای تربیتی تبعید خودخواسته اشاره شد و بحث گردید که چطور تبعید خودخواسته در راستای غلبه بر پیشفرضهای فکر و اندیشه کارساز و اثربخش واقع میشود.
پرونده مقاله