چیستی ایمان موضوعی بحثبرانگیز است و اختلافنظرها در این خصوص بین اندیشمندان مسلمان و بیش از آن بین اندیشمندان مسیحی وجود دارد. در این بین، رابطه ایمان با شک، از جمله مصادیق مهم این اختلافنظر محسوب می¬شود. این مقاله در پیجویی منشأ این اختلافات، ریشه¬ آنها را در اموری چکیده کامل
چیستی ایمان موضوعی بحثبرانگیز است و اختلافنظرها در این خصوص بین اندیشمندان مسلمان و بیش از آن بین اندیشمندان مسیحی وجود دارد. در این بین، رابطه ایمان با شک، از جمله مصادیق مهم این اختلافنظر محسوب می¬شود. این مقاله در پیجویی منشأ این اختلافات، ریشه¬ آنها را در اموری چون تفاوت محتوایی باورهای دینی در این ادیان، پیش¬فرض¬های نظری اندیشمندان دینی، تجارب متفاوت سیاسی- اجتماعی جوامع دینی و نهایتاً تفاوت جریان¬های فکری- فلسفی مماس با هر یک از این دو حوزه می¬یابد. با پذیرش نقش مهم مؤلفه آخر، باید انتظار داشت که رشد سریع ارتباطات بهعنوان بستری برای مبادله افکار، اندیشه اسلامی را نیز در تماس بیشتری با جریان¬های فکری رقیب و معارض قرار داده و بدین¬ شکل ایمان اسلامی نیز در معرض چالش¬هایی قرار گیرد که ایمان مسیحی در چند سده پیشازاین، با آن روبرو شده است. این مقاله با ارائه تحلیلی مفهومی از نسبت ایمان با شک، با اذعان بر نقش غیرقابل انکار مؤلفه معرفت در ایمان اسلامی، رویکردی معرفت¬شناختی به نام واقع¬گرایی سازه¬گرایانه را بهعنوان مبنایی برای ایمان اسلامی در نظر گرفته و معتقد است که گرچه شک نمی¬تواند آنگونه که برخی جریان¬های جدید در مسیحیت به آن معتقدند بهعنوان مؤلفه اساسی ایمان تلقی شود، اما درعینحال وجود آن نیز اجتنابناپذیر بوده و معارضی اساسی برای ایمان نیز تلقی نمی-گردد. این مقدمه تربیت اسلامی را بر آن میدارد که از یکسو تحملپذیری متربی نسبت به باقی ماندن در تردید را ارتقا بخشد و از سوی دیگر انگیزه و تلاش او را برای نیل بهیقین افزایش دهد.
پرونده مقاله
قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشهآمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو چکیده کامل
قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشهآمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو نیز بهنوبه خود با مشکلات و چالش¬هایی مواجه است. این مقاله در راستای انتخاب موضعی مناسب در این بین، ابتدا بر اساس مفهوم اسلامی عمل، تفکیک ارسطویی عمل به دو نوع عمل ابداعی و عمل اقدامی را مورد نقد قرار میدهد. بر مبنای این نقد، دوگانگی مورد اشاره از عمل نزد ارسطو نفی شده و شکل موسّعی از الگوی هدف- وسیله که همه اعمال آدمی را شامل میشود، معرفی میگردد. بر همین مبنا، عمل تربیتی ابتدا به شکل یک تعامل یعنی ترکیبی از دو عمل تربیت نمودن و تربیت یافتن که به ترتیب از سوی مربی و متربی محقق میشود، تبیین گشته و نسبت هر یک از این اعمال با الگوی پیشنهادی تحلیل میگردد. در نهایت نشان داده میشود که الگوی پیشنهادی چگونه میتواند از ضعف¬ها و نواقصی که در دو تبیین سنتی از ماهیت عمل وجود دارد مصون بماند.
پرونده مقاله