تحلیل مسئلهی پیروی از قواعد تربیتی با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین
محورهای موضوعی : تاریخ و ماهیت رشته فلسفهٔ تعلیموتربیت، مکاتب و رویکردهای فلسفهٔ تعلیموتربیت قدیم و جدید ،تاریخ اندیشه و عمل تربیتی (سیاستها، برنامهها، اقدامات و...) مفاهیم، گزارهها و نظریههای تربیتی آراء مربیان و فیلسوفان تربیتی روششناسی پژوهشهای تربیتی انواع تربیت مسائل تعلیموتربیت ایران و جهان برنامه درسی و آموزش در رشتههای گوناگون
1 - پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
کلید واژه: پیروی از قواعد, خردگرا, اقتدارگرا, توافق, ضمنی.,
چکیده مقاله :
قواعد، مؤلفههای اساسی در حیات اجتماعی و تجربههای زیستی ما هستند که تمامی نهادهای اجتماعی و فعالیتهای آدمی از جمله تعلیم و تربیت را شکل میبخشند. هنگامیکه دیگران را به پیروی از قواعد فرامیخوانیم، همواره این پیشفرض در ذهن ما وجود دارد که ما و دیگران دارای مفهوم مشترک و واضحی از قواعد هستیم. ویتگنشتاین معتقد است که آدمی را برای پیروی از قاعده میتوان تربیت کرد؛ اما او تناقض نمای مهمی را دربارهی پیروی از قاعده مطرح میکند که بر اساس آن نمیتوان از تطابق یا عدم تطابق با یک قاعده سخن گفت. ابعاد منطقی این تناقضنما توجه فیلسوفان تربیتی را به خود جلب کرده است. پیروی از قواعد آموزشی و تربیتی در فضای مدرسه و کلاس درس از نمونههای برجستهی پیروی از قواعد است؛ اما آیا هنگامی که فرزندان و دانشآموزان خود را به پیروی از قواعد فرامیخوانیم، دلایل کافی برای اقناع آنها در اختیار داریم؟ دو دیدگاه خردگرا و اقتدارگرا از رویکردهای مهم موجود در حوزهی تعلیم و تربیت در خصوص مسئلهی پیروی از قواعد به شمار میآیند. این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیل مفهومی و تکیه بر رویکرد زمینهمحور ویتگنشتاین، برای گریز از تناقضنمای مطرح شده مدعی است که بهترین راه برای درک مقولهی پیروی از قاعده نوعی توافق ضمنی میان اجتماع و محیط آموزشی است که خود را تنها در مقام عمل نشان میدهد و بیانشدنی نیست.
The rules are components of our biological experiences that shape all social institutions and human activities, including education. When we invite others to follow the rules, there is always a presupposition in our mind that we and others have a common and clear concept of the rules. Wittgenstein believes that one can be trained to follow the rules. But he puts forward an important paradox about the rule of law, according to which one cannot speak of a conformity or non-compliance with the rule. The logical dimensions of this paradox have attracted the attention of educational philosophers. Following the rules of education in the school and classroom space is one of the most prominent examples of compliance with the rules. But do we have enough reasons to persuade our children and students to follow the rules? The two views of rationalist and authoritarian are among the most important approaches in the area of education to the question of rule-following. Relying on Wittgenstein’s context-based approach to escaping the paradox, this paper claims that the best way to understand the category of rule-following is to form a tacit agreement between the community and educational environments, which can only be expressed in practice without being expressible.